۱۳۹۰ تیر ۱۵, چهارشنبه

آقای خاتمی وجه المصالحه شما با حکومت جان میرحسین است ؟


https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjIsP5-adlv0lUbgJVrHTm_1FvAS6QEVsDxVrYLmdDvc_5uB91b2FETTZhbGrRwAVQSsZ7ZSzgXzZol7jcNZ9yVqfSLtJhCcIE-NjDOu8O_VP5EvQOrcsRsxT0UskdtpY54_W2txt6ewdgW/s1600/00.jpg
بیش از 140 روز است که میرحسین در بند است . تقریبا میتوان گفت در این مدت هیچ کس با او و همسرش ارتباط نداشته و او نیز شاید تنها با مزدورانی که نگهبان او بودند رابطه داشته باشد ... قطعا اخباری که به او میرسد از سانسور رژیم رد میشود و احتمالا خبر تمایل خاتمی برای حضور در انتخابات را هم به گوش او رسانده اند .
حال میرحسین خوب نیست ؛ اصلا هم خوب نیست . حصر خانگی هرگز او را از پا نیانداخته است بلکه خیانت دوستان یا دوست نما ها او را به این حال و روز در آورده . به زحمت از زمانی که خاتمی در فیلم تبلیغاتی میرحسین ظاهر شد و از او حمایت کرد دو سال میگذرد اما حالا در حالی که موسوی در بند گرفتار است خاتمی در تلاش است تا به هر ترتیبی شده در مجلس فرمایشی وارد شده و به قیمت یک یا دو کرسی در بوق دروغ بافی رژیم برای حضور حداکثری در انتخابات بدمد !
خاتمی از حضور در انتخاباتی که از تو به عنوان عروسک خیمه شب بازی استفاده میکنند چه گیرت میاید که این همه هزینه میکنی ؟ واقعا فکر میکنی در این بازی شانسی برای برد داری ؟ ارزشش را دارد که از جان میرحسین مایه بگذاری برای مصالحه با رژیم ؟ 

۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

این بار ناجا جان خاتمی را از دست یزدی ها نجات داد

خاتمی ؛ نماد کامل یه فرد از اینجا رانده و از آنجا مانده !




 
تصاویر متعلق به مراسم تشییع جنازه صدوقی ( امام جمعه یزد ) است 

۱۳۹۰ تیر ۱۱, شنبه

آقای امیرارجمند قول دادی که راهپیمایی بعدی راهپیمایی سکوت نباشد


کمتر از یک ماه پیش و در آستانه 22 خرداد اردشیر امیرارجمند در مصاحبه با دویچه وله گفته بود که راهپیمایی بعدی جنبش سبز راهپیمایی سکوت نخواهد بود .
اکنون در آستانه 18 تیر قرار داریم که در تاریخ معاصر ایران باید آن را سرآغاز حرکت های مردمی اعتراضی به حکومت دانست . در حالی که فشار اقتصادی بر مردم به اوج رسیده ، امنیت اجتماعی از آنها صلب و حریم خصوصی ایشان نقض شده است ، زندانیان سیاسی در سخت ترین شرایط مقاومت میکنند و اصلاح طلبان حکومتی سعی در ایجاد شکاف در بدنه جنبش دارند سکوت دیگر به منزله نارضایتی نمیتواند قلمداد شود . 
از این پس و در چنین شرایطی هر سکوتی به منزله ضعف باید تلقی شود . قیام های مردم منطقه نشان داده است که هیچ حکومت دیکتاتوری بدون فریاد اعتراض و حضور مستمر مردم سرنگون نخواهد شد و این درسی بود که این قیام ها از جنبش سبز مردمی ایران گرفته اند . 
فقط یک هفته تا 18 تیر باقی مانده و شورای هماهنگی هر تصمیمی که میگیرد قطعا آن تصمیم یک راهپیمایی سکوت دیگر نباید باشد.

۱۳۹۰ تیر ۱۰, جمعه

آقای خاتمی فریاد " خاتمی حمایت " دانشجویان در 18 تیر 78 را یادت هست ؟



18 تیر 78 درست زمانی که دانشجویان از برخورد وحشیانه اوباش خشمگین بودند حتی سخنان وزیر کشور در بین دانشجویان هم آنها را راضی نکرد و با بستن پارچه هایی که شعار خاتمی حمایت بر روی آن نوشته شده بود به خیابان آمدند با این امید که رییس جمهوری که به آنها جرات اعتراض داده بود در کنار آنها باشد . 
امروز 12 سال از آن ماجرا میگذرد و شاید خیلی از آن دانشجویان همین زندانیان سیاسی باشند که در زیر طاقت فرسا ترین فشارها باز هم امید داشتند تا خاتمی را در کنار خود ببینند . نمیدانم وقتی خبر به ایشان رسید که خاتمی در صدد بازآرایی نیرو برای حضور در انتصابات است چه حسی بهشون دست داد . 
آقای خاتمی تجربه نشان داده که شما در سخت ترین شرایط که باید حاضر میبودید همیشه جایتان خالی بود اما حداقل حقش بود خبر حضورت در انتصابات مجلس را به بعد از 18 تیر موکول میکردی تا یادآوری فریاد خاتمی حمایت دانشجویان در 18 تیر 78 برای ما انقدر هم تلخ نباشد .
۱۳۹۰ تیر ۹, پنجشنبه

تنها شرط من برای شرکت در انتخابات آینده این است : سقوط نظام فعلی



به هیچ وجه حاضر نیستم یک بار دیگر ابزار تبلیغاتی رژیم برای کسب مشروعیت باشم . فریب آزادی های مجازی قبل از انتخابات را نیز نخواهم خورد چون میدانم سرکوبی بس عمیق تر در پس آن نهفته است . فقط در صورتی که این نظام دیگر روی کار نباشد حاضر به شرکت در انتخاباتی آزاد هستم .

۱۳۹۰ تیر ۷, سه‌شنبه

18 تیر 78 به روایت تصویر



صبح روز سه شنبه 15 تيرماه 1378، عابرانی که در تب وتاب فضای دگرگون شده پس از دوم خرداد 76، بيشتر از هميشه به پيشخوان روزنامه فروشی ها سر می کشيدند، ديدند که يک روزنامه با تيتری سراسر متفاوت از تمامی روزنامه های آن روز صبح، پيش رويشان است.


روزنامه سلام با اين تيتر منتشر شده بود: "سعيد اسلامی پيشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است"






روزنامه سلام (۱۵ تیر ۷۸)



۱۵ تیر ۱۳۷۸: انتشار نامه فوق محرمانه سعید امامی در روزنامه سلام.


۱۶ تیر ۱۳۷۸: تصویب کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات.


۱۷ تیر ۱۳۷۸: توقیف روزنامه سلام.


۱۸ تیر ۱۳۷۸: ...


اولين جرقه نا آرامی ها


پنج شنبه شب، تعدادی از دانشجويان ساکن کوی دانشگاه تهران در خيابان کارگرشمالی(امير آباد شمالی)، در اعتراض به توقيف روزنامه سلام گرد هم می آيند. دانشجويان، خواستار رفع توقيف از سلام و عدم تصويب طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس هستند.


ادامه اعتراض از محوطه کوی دانشگاه به خيابان کشيده می شود. ماموران نيروی انتظامی و پس از مدتی، نيروهای ديگری که "لباس شخصی" خوانده شده اند، نيز از راه می رسند.


نيمه های شب، درگيری مختصری ميان دانشجويان و ماموران نيروی انتظامی روی می دهد. دانشجويان پس از سنگ پرانی، يکی از سربازان نيروی انتطامی را به گروگان با خود به داخل خوابگاه دانشجويی می برند و پس از مدتی، رهايش می کنند. به نظر می رسد که ماجرا پايان گرفته، اما حوادث مسير ديگری دارد.


نيروهای انتظامی، که گفته می شود لباس شخصی ها نيز همراه آنان بوده اند، در نخستين ساعات بامداد جمعه 18 تير ماه وارد محوطه کوی دانشگاه می شوند تا از آن پس 18 تير، در تقويم ها معنای ديگری داشته باشد.

بسياری از دانشجويان کتک می خورند و بازداشت می شوند. چيزی به صبح نمانده، اما در مدتی اندک، کوی دانشگاه به هم ريخته و دگرگون شده است. مهاجمان رفته اند و دانشجويان زخمی را در اتاق های آشفته، کنار وسايل و در ها و پنجره های شکسته به حال خود رها کرده اند.








تصویری از یکی از اتاقهای خوابگاه کوی دانشگاه پس از حمله پلیس و انصار.



احتمالا تصویر یکی از اتاقهای ساختمان ۲۲ کوی .





محسن جمالی، چشم خود را در اثر برخورد گاز اشک آور از دست داد

شهر، جمعه با خبری هولناک از خواب برمی خيزد و پس از آن درگيری ها تا پنج روز ادامه می يابد.

امير آباد شمالی، خبر سازترين نقطه ايران است، اما موج تطاهرات و اعتراضات به ساير خيابان ها هم کشانده شده. نيروهای ضد شورش در سراسر شهر حاضرند و روزنامه ها در روز، گاه تا سه نوبت چاپ می شوند.

خبرهای ضد و نقيض، لحظه به لحظه منتشرمی شوند و مقامات می کوشند با حضور در جمع دانشجويان، آنان را متقاعد کنند که پيشرفت اصلاحات، محتاج دوری از تنش و خشونت است.


دانشجويان شنبه در امتحان هاي آخر ترم شرکت نمي کنند و به نشانه اعتراض در کوي متحصن مي شوند. دانشجويان دختر هاشمي رفسنجاني، رييس جمهور پيشين جمهوري اسلامي را بين خود نمي پذيرند. موسوي لاري، وزير کشور براي دانشجويان سخنراني مي کند اما دانشجويان انتظار حضور خاتمي در بين خود را دارند.


درگيری، به ويژه در اطراف کوی دانشگاه، ميدان انقلاب و دانشگاه تهران ادامه دارد.

بر اساس آخرين خبرها، کشته شدن يک نفر، عزت ابراهيم نژاد که آن شب مهمان کوی دانشگاه بوده، قطعی است. اما اطلاع دقيقی از ميزان مجروحين و بازداشت شدگان در دست نيست، گرچه گفته می شود يک دانشجوی پزشکی، چشم راست خود را در جريان حملات از دست داده است.

مقامات دانشگاه تهران، از ميلياردها ريال خسارت به کوی دانشگاه سخن می گويند. وزير علوم استعفا کرده، اما محمد خاتمی، رييس جمهوری با اين استعفا موافقت نکرده است.


همه مسوولان از محکوميت حوادث روی داده و حمله به خوابگاه دانشجويان سخن می گويند. آيت الله خامنه ای، رهبر نظام، دانشجويان را فرزندان خود می خواند و می گويد که قلبش از اين اتفاق جريحه دار شده. اما حوادث سر باز ايستادن ندارد.

فردای شب حمله، عبدالله نوری، در ميان دانشجويان ساکن کوی حضور يافت




محتشمی پور و هادی خامنه ای در بین دانشجویان معترض


و سپس اعتراضات بالا گرفت...

اعتراض دانشجويان ابتدا متوجه حمله به کوی دانشگاه تهران بود اما رفته رفته حاکمان جمهوری اسلامی هدف اعتراض های تند قرار گرفتند




یکی از ساختمانهای کوی که مشرف به خیابان کارگر است








احمد باطبي پيراهن خونين دوستش را بر سر دست گرفته است. عکس در صفحه اول مجله انگليسي زبان اکونوميست چاپ مي شود. احمد باطبي در ابتدا به اعدام محکوم مي شود! او اکنون به آمریکا رفته است (پس از تحمل ۹ سال عذاب)


عکس تاریخی احمد باطبی



سيد علي خامنه اي طي يک سخنراني حمله به کوي دانشگاه را به ورود افراد به خانه ديگران تشبيه مي کند. وي در جمع بسيجيان مي گويد : « حتي اگر عکس مرا پاره کردند شما واکنشي نشان ندهيد » و صداي گريه بسيجيان از بلندگوي مسجد دانشگاه تهران به گوش مي رسد.


اعتراضات ادامه دارد










امیر آباد شمالی - نرده های سمت راست مربوط به کوی دانشگاه هستند

غروب سه شنبه 22 تير ماه، دانشگاه تهران را دود به تمامی گرفته است. شليک گاز اشک آور و آتش های برافروخته، چشم ها را می سوزاند.

دانشگاه تهران تقريبا در محاصره است و دانشجويان راهی برای خلاصی و رسيدن به کوی دانشگاه می جويند. نيروی انتظامی و لباس شخصی ها از ميدان انقلاب و دانشگاه ، راهی کوی دانشگاه شده اند و دانشجويان به داخل کوی عقب می نشينند.




شهر با حضور نيروهاي نظامي و بسيج رنگ و بوي حکومت نظامي را دارد.

ديگر نمي توان به کوي يا دانشگاه رفت. تلويزيون انحصاري جمهوري اسلامي خبر از پايان يافتن آشوب هاي چند روز اخير مي دهد. شيشه هاي شکسته يک بانک، ملاک آشوب است و حضور نيروهاي مسلح بر سر هر چهار راه نشان نظم. اخبار با نشان دادن يک موتور آتش گرفته، ترس از هرج و مرج را به مردم القا مي کند. حالا نيروهاي نظامي کنترل شهر را به طور کامل در دست مي گيرند.

عکسی از درگیریها در میدان انقلاب




با پيام سيد علي خامنه اي و تبليغات تلويزيون قرار مي شود تا روز چهارشنبه « اقشار مختلف مردم » براي اثبات همبستگي مردم و نظام به خيابان بيايند.

امروز چهارشنبه است و آن ها به خيابان آمده اند...

چهارشنبه 23 تير، کسان ديگری در خيابان هستند. آنها عکس های آيت الله خامنه ای را در دست دارند و در حمايت از وی و نظام شعار می دهند.
شب در کوی دانشگاه ساکت تر از هميشه است و دانشجويان در اتاق های نامرتب، ناباورانه به آنچه پشت سر گداشته اند، فکر می کنند. نيروهای انتظامی در بيرون کوی مشغول نگهبانی هستند.


شهر آرام گرفته، اما طنين حوادث اين چند روز، تا مدت ها ادامه دارد.

پایان ماجرا





پس از حادثه، چند نفر به عنوان رهبران تظاهرات خيابانی در تلويزيون ظاهر شدند



و سرانجام، چند تن از ماموران نيروی انتظامی به خاطر حمله به کوی دانشگاه تهران، محاکمه شدند. تنها يک سرباز ساده به جرم سرقت خودسرانه يک ماشين ريش تراش به 90 روز زندان محکوم شد. مقامات جمهوري اسلامي اعلام کردند تنها کشته اين جريانات عزت الله ابراهيم نژاد، مهمان ساکنان خوابگاه بوده است و هرگز معلوم نشد چه کسي چشم شاگرد برتر کنکور را کور کرده است، چه کسي با لباس شخصي در خوابگاه تيراندازي مي کرده، چه کسي دستور حمله به کوي را صادر کرده ...

۱۳۹۰ تیر ۲, پنجشنبه

کفاشیان حیا کن ...

خوشم اومد تماشاچی انقدر فهیم بود که بدونه مشکل از تیم و مربی نیست و مستقیم چشم فتنه رو دربیاره !
وقتی یک کسی که تو رشته تجارت بین الملل تحصیل کرده و رشته تخصصی اش دو و میدانی بوده رو میارن تو فدراسیون فوتبال دیگه چه انتظاری میشه داشت ...
حالا تحویل بگیر آقای کفاشیان ... نووووش جان !

نیروی سبز جنوب تهران

About Me

نســــرین
همه قبول دارند که آزادی بیان باید وجود داشته باشه اما کمتر کسی حاضره این آزادی رو به طرف مقابلش بده
مشاهده نمایه کامل من

5 لینک اخیر بالاترین

با پشتیبانی Blogger.